...
"فأَوْحَیْنا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ أَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ "
پس به نوح وحى کردیم زیر نظر ما (مطابق دستور وآموزش ) و وحى ما کشتى بساز. پس هنگامی که فرمان (عذاب) ما آمد و (آب از) تنور جوشید، از تمام حیوانات یک جفت (نر و ماده) و (نیز) اهل خود را در کشتى وارد کن، مگر کسى از آنان را که از قبل درباره او سخن به میان آمده (و وعده هلاکتش داده شده) و درباره ستمگران با من سخن مگو (و نزد من از آنان شفاعت مکن) که به قطع آنان غرق خواهند شد .
نکته
امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت نوح علیه السلام 950 سال مردم را پنهانى وآشکارا به توحید دعوتکرد، تا آنجا که خداوند با جملهى «لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ» «1» به او فرمود: جز آنها که به تو ایمان آوردهاند، دیگر ایمان نخواهند آورد، پس نوح گفت: نسل آنان نیز قابل هدایت نیستند. «وَ لا یَلِدُوا إِلَّا فاجِراً کَفَّاراً» «2» سپس خداوند فرمان ساختن کشتى را داد.
...
حضرت رضا - علیه السلام - درباره ی عذاب قوم نوح – علی نبینا و علیه السلام - این گونه بیان کرده اند: "در میانه ایشان طفلی نبود؛ زیرا که خدای عزّوجل چهل سال صُلب مردان قوم نوح و رحِم های زنان ایشان را عقیم و خشک گردانید که کسی را فرزند نیامد و نسل ایشان منقطع شد. پس غرق شدند و هیچ طفلی در میانِ ایشان نبود و خدای عزّوجل چنان نیست که به عذاب خویش هلاک گردانَد کسی را که گناهی از برایش نباشد. اما باقی ماندگان از قوم نوح غرق شدند به جهت آن که نوحِ پیغمبر خدا را به دروغ نسبت دادند و سایر ایشان، به رضامندی ایشان به تکذیب مُکذّبان غرق شدند." 3 امام سپس فرمودند: "و من غاب عن أمرٍ فَرضی به، کان کمن شهده و أتاه"؛ "و هر که از امری غایب باشد و به آن راضی شود، مانند کسی است که در آن مشارکت داشته و آن کار را انجام داده است."
به فرموده ی حضرت رضا - علیه السلام - ، زمانی که حضرت نوح– علی نبینا و علیه السلام - با فرزندان و همراهانشان از کشتی پیاده شدند، هشتاد نفر بودند. آنان دهکده ای ساختند و در آن ساکن شدند و چون هشتاد نفر بودند، آن را «قریه ی ثمانین» نامیدند.4
1 - هود، 36.
2 - نوح، 27.
3- صدوق، التوحید، ص 392. .
4 - صدوق، علل الشرایع، ج1، ص 30
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا و َنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى* قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى و َقَدْ کُنتُ بَصِیرًا * قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى *
و هر کس از یاد من روى گرداند، همانا زندگى او درتنگی و سختى می گذرد و ما او را در روز واپسین نابینا محشور مىکنیم.
می پرسد: پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردى در حالى که من بینا بودم؟!
بدو خطاب می شود برای این که نشانه های ما را (در دنیا) دریافت کردی ( تا مرا یاد کنی) سپس آنان را فراموش کردی و این نتیجه آن فراموشی است.
...
نکته ها
- در روایات، رها کردن خط ولایت اهلبیت - علیهم السلام - یا ترک کردن فریضهى حج ، مصداق روگردانی از یاد خدا شمرده شده است.
- مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نیست بلکه بعضی از صاحبان دارایی به دلیل حرص، ترس و دلهره و ... در فشار و تنگنا زندگى مىکنند.
...
بسم الله الرحمن الرحیم
"وَ وَصَّى بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
و ابراهیم و یعقوب – علی نبینا و علیهما السلام - ، فرزندان خود را به همان آئین وصیت نمودند (وگفتند:) فرزندان من! همانا خداوند براى شما این دین (توحیدى) را برگزیده است. پس (تا
پایان عمر بر آن باشید و) جز در حال تسلیم (و فرمانبردارى) دنیا را ترک مگویید.
…
- در فکر سلامت عقیده و ایمان نسل و فرزندان خود باشیم و در وصایاى خود تنها به جنبههاى مادّى اکتفا نکنیم. "وَصَّى ... فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ"
- راه حقّ ، همان راه اسلام و تسلیم بودن در برابر خداوند است. انبیا همین راه را سفارش مىنمودند. "وَصَّى بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ"
-خداوند در میان همه راه ها، راه دین را براى ما انتخاب کرده است. "إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَکُمُ الدِّینَ"
-(عاقبت بخیری) حسن عاقبت و مسلمان مردن مهم تر است. "فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ"
-گرچه زمان ومکان مردن به دست ما نیست، ولى مىتوانیم زمینهى حسنِ عاقبت خود را از طریق عقیده وعمل درست ، دعا و دورى از گناه فراهم کنیم. "فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ"
***بسیار افرادى که اهل ایمان بودند، ولى سرآخر مرتد وکافر شدند. «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» نساء، 137.
………
"فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ"
…
پس آنگاه که در صور دمیده شود، [دیگر] میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد، و از [حال] یکدیگر نمىپرسند.
المیزان فی تفسیر القرآن – بحث روائی ذیل آیه شریفه
در قیامت هر حسب و نسبى منقطع است جز حسب و نسب رسول اللّه - صلوات الله علیه
در مجمع البیان مى گوید: رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمود: تمامى حسب و نسب ها در روز قیامت منقطع مى شود مگر حسب و نسبت من.
مؤلف: به نظر مى رسد این روایت را از طرق عامه نقل کرده باشد، چون در کتب عامه آمده از آن جمله الدرالمنثور آن را از عده اى از صاحبان جوامع حدیث، از مسور بن مخرمه از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) روایت کرده و عبارتش چنین است : همه انساب در روز قیامت منقطع است مگر نسب من، و سبب من و دامادى من. و از عده اى از اصحاب جوامع از عمر بن خطاب از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) روایتى نقل کرده که عبارتش چنین است : هر سببى و نسبى در روز قیامت منقطع است مگر سبب و نسب من و از ابن عساکر از ابن عمر از آن جناب به این عبارت نقل کرده : هر نسبى و هر دامادى در روز قیامت منقطع است مگر نسب من و دامادى من.
و در مناقب در حدیث طاووس از امام زین العابدین (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: خداوند بهشت را خلق کرده براى هر کسى که اطاعتش کند و احسان نماید، هر چند عبد حبشى باشد، و آتش را خلق کرده براى هر کس که نافرمانیش کند، هر چند قرشى زاده باشد، مگر نشنیدى کلام خداى را که مى فرماید (فاذا نفخ فى الصور فلا انساب بینهم یؤمئذ و لا یتساءلون ) به خدا سوگند فرداى قیامت هیچ چیز به دردت نمى خورد مگر عمل صالحى که خودت از پیش فرستاده باشى.
- سیاق آیه شریفه هم سیاقى است که تخصیص نمى پذیرد و بعید نیست مقصود از روایات بالا این باشد که منسوب بودن به رسول خدا (صلى الله علیه و آله) این اثر را دارد که در دنیا آدمى را موفق به عمل صالح مى کند، عملى که در روز قیامت به درد آدمى بخورد.
پایان کلام علامه
...