...
"وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً"
و (اگر به آنان نگاه مىکردى) آنان را بیدار مىپنداشتى (زیرا چشمانشان باز بود،) در حالى که آنان خواب بودند و ما آنان را به پهلوى راست و چپ مىگرداندیم (تا بدنشان سالم بماند) و سگشان دستهاى خود را بر آستانهى غار نهاده بود (و نگهبانى مىداد) اگر نگاهشان مىکردى، پشت کرده و از آنان مىگریختى و سرتاپا، پراز ترس از آنان مىشدى.
به گفتهى تفسیر مجمع البیان، ظاهر جملهى «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ» آن است که سگ 309 سال زنده بود و پاسبانى مىداد!
آرى، اگر خدا اراده کند، در یک غار، با تار عنکبوتى پیامبرش را حفاظت و کافران را مأیوس و پشیمان مىکند، و در غار دیگر، با نشستن و نگهبانى سگى، مؤمنانى را از دست ظالمى حفظ مىکند.
- یکى از نعمتهاى خدا، غلتیدن انسان در خواب است. «نُقَلِّبُهُمْ»
- خداوند سببساز و سببسوز است وتغییر عوامل وآثار، از آیات الهى است. «تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ» (خداوند خواب اصحاب کهف را از نظر کمّى از چند ساعت به 309 سال و از نظر کیفى نیز به خوابى که چشمها باز و در حدقه مىچرخد، تغییر داد.)
- گاهى حیوانات نیز مأمور اهداف الهىاند. از نقش حیوانات در زندگى بشر غافل نباشیم. «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ»
- شکل وقیافهى افراد، معیار شناخت صحیح نیست، چه بسا قیافهاى که مردم از آن مىگریزند، ولى از اولیاى خدا باشد. «1» «لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراراً»
.
..
«1». شاید ترس و وحشت، ناشى از تغییر قیافهى آنان، به خاطر حفظشان بوده که کسى جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشته باشد.