سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درجات

روزی یکی از خدمتگزاران حضرت سجاد - علیه السلام- خطایی که مستحق تنبیه بود انجام داد. حضرت دستور داد او را تأدیب کنند. گفت: ای آقای من! «والکاظمین الغیظ» امام فرمود: رهایش کنید. بار دیگر گفت: ای مولای من! «والعافین عن الناس» حضرت فرمود: از تو گذشتم. برای بار سوم گفت: ای مولای من! «والله یحب المحسنین» * حضرت فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی. و از این پس دو برابر قبل پاداش خواهی گرفت.

...

(بحارالانوار، ج 44، ص 195)

*سوره مبارکه آل عمران - آیه 134

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 99/8/19ساعت  12:20 عصر  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()


    سوره مبارکه مریم -س-

    …….................………

    بسم الله الرحمن الرحیم 

    و (ای محمد - ص) بازگو کن داستان حضرت مریم -س- را. آن هنگام که از اهل خانه خویش کنار گرفت به مکانی در مشرق (بیت المقدس برای عبادت) رفت. (16)

    و در برابر دید آنان پرده‌‏اى قرار داد. آنگاه ما روح القدس - که فرشته ی بزرگ مقام است – را بر او فرستادیم و او به صورت مردی زیبا و خوش اندام بر او ظاهر شد. (17)

    مریم گفت: من از آسیب تو به خداوند رحمان پناه می ‏برم اگر پرهیزکار هستی. (18)

    پاسخ گفت: من فرستاده خداوندم، آمده ‏ام تا تو را پسری پاکیزه و پاک سیرت بخشم. (19)

    مریم گفت: چگونه مرا پسری خواهد بود وقتی که دست انسانی به من نرسیده و کار ناشایستی هم نکردم. (20)

    گفت: البته این امر انجام خواهد شد، پروردگارت فرموده که این کار بر من آسان است (تا قدرت ما را بر آن دریابی)

    و این پسر را نشانه ای بزرگ و رحمت واسعه خود برای مردم قرار دادیم و این تقدیر اوست. (21)

    پس مریم (به مشاهده جبرئیل، نسیمی در گریبانش اهتزاز یافت و) به آن پسر باردار شد پس (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) به طرف مکانی دور حرکت کرد. (22)



     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 99/8/12ساعت  1:12 عصر  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()


    خداوند فقط پرسید: “ آن چیست در دست تو ؟ “موسی گفت: “ این عصای من است، بر آن تکیه می‏کنم و با آن برای گوسفندانم برگ می تکانم و کارهای دیگری هم از آن برمی‏ آید…

    دوستی نوشته بود همیشه به این آیه *سوره مبارکه طه: 

    وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَی (17) قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَی غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَی (18)* 

    که می رسم! از خودم می پرسم… چرا جناب موسی در جواب خدای مهربان یک کلمه نگفت “ این عصاست”… و تمام! چرا این همه توضیح واضحات داد برای خدایی که از همه چیز آگاه است.
    و همیشه می رسم به این که اگر کسی کسی را بسیار دوست داشته باشد…  منتظر است که او چیزی بگوید… چیزی بپرسد …چیزی بخواهد … تا آن وقت هر چه را که در دل دارد ببافد به دل زمین و آسمان و به قدر چند جمله ای هم که شده بیشتر با محبوبش حرف بزند…حتی به قدر کلمه ای بیشتر  … لحظه ای حتی ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 99/8/8ساعت  8:41 صبح  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()

    <      1   2      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بخشی از آیه شریفه نوزدهم سوره مبارکه نساء
    سوره مبارکه توحید
    سوره مبارکه نوح آیه شریفه 5 الی 12
    سوره مبارکه حدید ابتدای آیه شریفه 25
    سوره مبارکه حج آیات شریفه اول و دوم
    [عناوین آرشیوشده]
     
    وبلاگ