سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درجات



"اذ قال یوسف لابیه یا ابت انی رایت احد عشر کوکبا و الشمس و القمر رایتهم لی ساجدین"


(زمانیکه یوسف به پدرش گفت : ای پدر، من در خواب یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من سجده می کنند)

آغاز ماجرای یوسف حکایت خواب اوست ، برای پدرش یعقوب. 

رؤیت یوسف شامل دو گون است ، یکی ، دیدن امری مادی و صوری که همان دیدن ستاره ها و ماه و خورشید باشد و دیگری ، امری معنوی که رؤیت سجده و خضوع و تعظیم آنها و سجده ای از روی اراده و علم و عقل بوده و خداوند با این رؤیای صادقه از ابتدا و شروع تربیت یوسف دورنمای آینده درخشان او را به وی نشان می دهد تابرای او بشارتی باشد که در برابر ناملایمات تحمل خود را از کف ندهد.

در روایت آمده است که این سوره بعد از عام الحزن (سال وفات حضرت خدیجه (س )و ابوطالب (ع ) ) برای خوشحال نمودن و تسلای خاطر پیامبر نازل شد تا بداند که چگونه خداوند پس از دشواری و سختی به بندگان مخلص خودگشایش می دهد و این داستان کامل به نحو کنایه به ماجرای اخراج پیامبر(ص ) ازمکه و ابتلاء ایشان به شدت و سختی و آزمایش دشوار ایشان اشاره دارد.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 99/11/18ساعت  2:49 عصر  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()

    ...

     

    قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‌ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 

    (اى پیامبر!) بگو: همانا مرگى را که از آن فرار مى‌کنید قطعاً ملاقات کننده شما است، سرانجام به نزد آن که به غیب و شهود آگاه است، برگردانده مى‌شوید، پس او شما را به آنچه انجام داده‌اید خبر خواهد داد.

     نکته ها

    انسان‌ها براى فرار از مرگ، هزاران تدبیر مى‌اندیشند، ولى چه سود؟ از جبهه جنگ فرار مى‌کنند، اما خداوند مى‌فرماید: هرگز این فرار جلوى قتل یا مرگ شما را نخواهد گرفت.

    «قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ» «1» خانه‌هاى بسیار محکم مى‌سازند، ولى باز هم مرگ به سراغشان مى‌آید. «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ» «2» آرى، در دنیا نمى‌توان از مرگ فرار کرد همان گونه که در آخرت نمى‌توان از قهر و کیفر الهى فرار کرد. «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ» «3»

    ایمان و باور به این که در قیامت دوباره زنده شده و حضور خواهیم یافت و جرم‌ها کشف خواهد شد، بهترین عامل براى رعایت تقوا در دنیا است. «فَیُنَبِّئُکُمْ»

    «1». احزاب، 16.

    «2». نساء، 78.

    «3». قیامت، 10.

    جلد 10 - صفحه 37

    پیام ها

    1- اراده خداوند بر اراده انسان غالب است. تَفِرُّونَ‌ ... مُلاقِیکُمْ‌

    2- بین مرگ و قیامت، فاصله زیادى است. «فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ» ( «ثُمَّ» براى تأخیر به کار مى‌رود.)

    3- علم خداوند نسبت به حاضر و غایب و ظاهر و باطن یکسان است. «عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ»

    4- مجرم باید ابتدا از جرم خود آگاه شود، سپس به کیفر برسد. «فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»

    ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 99/11/14ساعت  8:13 صبح  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()

    نصیحت لقمان حکیم به پسرش

    ...

    وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّـهِ  إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ 13 
    وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ 14

      وَإِن جَاهَدَاکَ عَلَى أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا  وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا  وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ  ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ 15 
    یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّـهُ  إِنَّ اللَّـهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ 16 
    یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ 17 
    وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا  إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ 18 
    وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ  إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ 19

    ....
    و هنگامى که لقمان به پسر خود در حالى که او را پند مى‌داد، گفت: اى پسرک من! به خدا شرک مورز که به راستى شرک، ظلم بزرگى است 13

    و ما به انسان در حق پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ضعف روزافزون حمل کرد، و دوران شیرخوارگى او در دو سال است. [سفارش کردیم‌] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که سر انجام [همه‌] به سوى من است 14
     اگر آن دو سعى کنند که تو چیزى را که بدان علم ندارى شریک من انگارى، فرمان ایشان مبر، و در دنیا با آنها به نیکى معاشرت کن و راه کسى را پیروى کن که به من روى مى‌آورد و [سر انجام‌]، بازگشت شما به سوى من است، پس شما را بدانچه مى‌کردید آگاه مى‌سازم 15
    اى پسرک من! اگر [عمل تو] هموزن دانه خردلى و در درون صخره‌اى یا در آسمان‌ها یا در زمین باشد، خدا آن را مى‌آورد همانا خدا بس دقیق و آگاه است 16
    اى پسرک من! نماز را برپا دار و به معروف وادار و از منکر بازدار، و بر آسیبى که [در این راه‌] به تو رسد صبر کن. بى‌تردید این [صبورى‌] از کارهاى استوار است [که اراده‌ى قوى مى‌خواهد] 17
    و از مردمان [به نخوت‌] رخ بر متاب، و در زمین به تکبر راه مرو، که خدا هیچ خود پسند مغرورى را دوست نمى‌دارد 18
    و در راه رفتن خود میانه‌رو باش، و از صداى خود بکاه، که بدترین بانگ‌ها بانگ خران است  19
    ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 99/11/12ساعت  2:31 عصر  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()

    ...

    .....

    در قران کریم می‌فرماید: «ویؤثِرُونَ عَلَی َأنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ»؛ این‌ها ایثار می‌کنند هرچند که خصاصه دارد. «خصاصه» از خصوصیت و اختصاص است. یعنی هرچند این نان و طعام مخصوص خودشان است و باید برای حفظ جان خودشان از آن استفاده کنند ولی ایثار می‌کنند و به دیگری می‌دهند. ایثار یک مقام از انفاق بالاتر است. سپس در آخر آیه می‌فرماید: «وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ حالا «شح نفس» چیست که خدا در این آیه می‌فرماید؟ اگر کسی بتواند از «شح نفس» پرهیز کند رستگار می‌شود. علمای اخلاق می‌گویند که «شح نفس» عبارت است از آن انانیت و خواسته‌ای که در نفس پیش می‌آید و می‌گوید: آقا چرا می‌خواهی خرج کنی؟ چرا می‌خواهی بدهی؟ چرا می‌خواهی از نانِ زن و بچه‌‌ات بزنی و در راه خدا بدهی؟ اگر احتیاج کسی بیشتر از شماست و می‌خواهی ایثار کنی باید جواب نفست را بدهی. خودت را باید از دست این انانیت، تعلق مالی و تعلقات نجات بدهی و رها و حفظ کنی؛ آن‌وقت است که رستگار می‌شوی.

    ....



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 99/11/11ساعت  1:14 عصر  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()

    ..................

    ...

    "وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ"

    ...

    وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَئکةُ یَمَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصطفَاکِ وَ طهَّرَکِ
    این جمله عطف است بر جمله : ((اذ قالت امراه عمران ...))، در نتیجه این آیه مانند آن آیه توضیح و شرح آیه (33 - 34) خواهد بود، که مى فرمود: ((ان اللّه اصطفى ...)).
    و در این آیه دلالتى هست بر اینکه مریم (علیهاالسلام ) محدثه بوده ، یعنى از کسانى بوده که ملائکه با او سخن مى گفته اند، و آن جناب سخنان این هاتفان غیبى را مى شنیده است ، آیه شریفه : ((فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا)) هم با آیات بعدش که در سوره مریم واقع شده ، بر این معنا دلالت دارد. 

    ...

    ............


    أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) قَرَأَ إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ الْآیَهًَْ فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ (علیه السلام) خَیْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَرْبَعٌ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ (سلام الله علیها) وَ خَدِیجَهًُْ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ (سلام الله علیها) وَ فاطمهًْ‌بنت‌محمد (سلام الله علیها) وَ آسِیَهًُْ بِنْتُ مُزَاحِمٍ (سلام الله علیها).

    امام علی (علیه السلام) رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) آیه: إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ را قرائت نمود و به من فرمود: «ای علی (علیه السلام)! بهترین زنان دو عالم چهار نفر می‌باشند: 1 مریم (سلام الله علیها) دخترعمران 2 خدیجه (سلام الله علیها) دختر خویلد 3 فاطمه (سلام الله علیها) دختر محمّد (صلی الله علیه و آله) 4 آسیه (سلام الله علیها) دخترمزاحم.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج2، ص568
     بحارالأنوار، ج43، ص36/ المناقب، ج3، ص322


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 99/11/9ساعت  2:23 عصر  توسط علی اصغر 
      نظرات دیگران()

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بخشی از آیه شریفه نوزدهم سوره مبارکه نساء
    سوره مبارکه توحید
    سوره مبارکه نوح آیه شریفه 5 الی 12
    سوره مبارکه حدید ابتدای آیه شریفه 25
    سوره مبارکه حج آیات شریفه اول و دوم
    [عناوین آرشیوشده]
     
    وبلاگ