تلاوت قرآن عملی بسیار پسندیده و مورد تأکید اولیای دین است و هر مسلمان بسته به معرفت و شناخت خود از این کتاب حیات بخش ، با برنامه ریزی و اختصاص زمان مناسب به تلاوت آیات آن می پردازد ولی در هر صورت قرائت قرآن ، بخشی از چارچوب نماز را تشکیل می دهد. بعبارت دیگر ، هر فرد معتقد و دین باور هر روز ملزم است حدود یکصد آیه از قرآن کریم را در نماز تلاوت کنداین خود باعث توجه بیشتر مسلمانان به قرآن کریم می شود. امام رضا (علیه السّلام) در حدیثی می فرمایند: «مردم به قرائت (قرآن) در نماز امر شده اند تا مبادا قرآن مهجور و ضایع گردد و از (بی توجهی) محفوظ گردیده و مد نظر قرار گیرد و از بین نرفته و از خاطره ها محو نشود و بخاطر این نماز با سوره حمد چرا که هر آنچه از خوبی و حکمت در قرآن و هر کلام دیگری جمع شده باشد ، به اندازه (محتوای) سوره حمد نمی شود ...» هر چند خواندن قرآن، فی نفسه، عملی مستحب است، اما فراگیری قرائتِ صحیح سوره هایی که باید در نماز خوانده شود بر هر مسلمانی واجب است. از این رو در این جا به گوشه ای از احکام قرائت در نماز اشاره خواهیم کرد.
- در رکعت اوّل و دوّم نمازهای واجب یومیه، انسان باید اوّل سوره حمد و بعد از آن یک سور? کامل را بخواند
- دو سور? «ضحی» و «انشراح» و همچنین دو سور? «فیل» و «قریش» در نماز یک سوره حساب میشود.
- اگر نمازگزار در نماز واجب یکی از چهار سوره ای را که سجده واجب دارد از روی عمد بخواند نمازش باطل می شود سوره نجم آیه 62، سوره علق: آیه 19، سوره سجده (الم تنزیل) آیه 15 و سوره فصلت آیه 37.
- در نمازهای مستحبی می توان بخشی از یک سوره و یا دو یا چند سوره را قرائت نمود.
- اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره «توحید» و یا «کافرون» شود نمی تواند آنرا رها کرده و سوره دیگری بخواند.
-اگر مقداری از سوره را فراموش کند یا از روی ناچاری مثلاً بخاطر تنگی وقت یا دلیل دیگر نشود سوره را اتمام کند می تواند سوره را رها کند و سوره دیگری بخواند ، هر چند که از نصف سوره گذشته باشد مگر اینکه مشغول خواندن سوره «توحید» و یا «کافرون» باشد
اشاره:
واجب است پس از اتمام سوره حمد و قبل از شروع به خواندن بسم الله الرحمن الرحیم ، سوره مد نظر را مشخص نماید )چرا که بسم الله در هر سوره مختص به همان سوره است) و اگر پس از گفتن بسم الله برای شروع کردن یک سوره از خواندن آن سوره منصرف شد باید بسم الله را به نیت سوره دیگر تکرار نماید.
ببینید! من یک مثال برای شما از قرآن و از تاریخ قرآنی بزنم: خدای متعال موسی و هارون را مأمور کرد که بروند به سراغ فرعون، خب خیلی کار عظیمی بود که دو نفر آدمِ تنها، بروند به مقابله و معارضهی با یک قدرت عظیمِ آن روز؛ قدرت فرعونی یک قدرت بسیار عظیمی بود -از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، حتّی از لحاظ نفوذ در مردم، از لحاظ تأسیسات اداری، که تفاصیلی دارد قدرت فرعونی- یک چیز عجیبی بود فرعون؛ یک قدرت مستبدِ فعّالمایشاء؛ با آن همه امکانات؛ خدای متعال دو نفر را مأمور میکند که بروید شما با این آدم معارضه کنید و مبارزه کنید. حضرت موسی عرض کرد پروردگارا! ممکن است برویم، ما را مثلاً بکشند، به قتل برسانند، کارمان نصفهکاره بماند -از کشتن نمیترسیدند، گفتند کار نصفهکاره میمانَد- قالَ لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرى!،(2) [خدا گفت] من با شما هستم. ببینید معیّت الهی این است: اِنَّنی مَعَکُما اَسْمَعُ وَ اَرى!. اینکه خدا میگوید «إِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا» -که من عرض میکنم اگر من و شما تقوا داشته باشیم خدا با ما است- این معیّت الهی و با ما بودنِ خدا، معنایش این است که میتوان دو نفر آدم تنهایِ دست خالی را فرستاد به جنگ یک فرعون.
….
"وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَکَانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ"
سوره مبارکه یوسف آیه 20
برادران، یوسف – علی نبیّنا و علیه السلام- را به بهایی اندک فروختند، به چند درهم اندکشمار، و به امور او بیعلاقه بودند.
...
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
یارت را به ناچیز دنیا مفروش. گویند پولی که از کاروانیان گرفتند تقلبی بوده.
او را دوست نداشتند
آن را که ارادت نبود یوسف صدیق
جایی بفروشد که خریدار نباشد
....
· مردان ناآگاه و غافل، یوسف را به بهاى کم فروختند، ولى زنان آگاه و عاشق، او را به فرشتهاى کریم توصیف نمودند. «شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ- إِنْ هذا إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ»
· امام صادق علیه السلام فرمودند: «رُبّ امرئة أفقه من رجل» «1» چه بسا زنى که از مرد فهیمتر باشد.
«1» کافى، ج 4، ص 306.
...
"قَالُوا إِن یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّکَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ" (سوره مبارکه یوسف آیه 77)
برادران یوسف گفتند: اگر بنیامیندزدی کند، جای تعجب نیست؛ برادرش یوسف نیز قبل از او دزدی کرد. یوسف سخت ناراحت شد، و این ناراحتی را در درون خود پنهان داشت، و برای آنها آشکار نکرد؛ در دل خود گفت: "شما از نظر منزلت بدّترین مردم هستید! و خدا از آنچه توصیف میکنید، آگاهتر است!"
- اگر بعضی اوقات از نزدیکانت یا دوستانت کلماتی را میشنوی که قلبت را به درد می آورد، پس خودت را به نادانی بزن، در پاسخ دادن عجله نکن و اصلا ندید بگیر؛ چون در پنهان کردن و سَر پوش گذاشتن، خیر بزرگی وجود دارد.
- لازم نیست جواب هر حرفی را بدهی، بگذار گذشت زمان بعضی چیزها را ثابت کند.
...
بسم الله الرحمن الرحیم
"ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها"
هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
سوره مبارکه اسراء آیه هفتم